mosighivataraneh



همیشه شناختن انواع وسیله ها و یا هنرها برای ما لذت بخش بوده اند. به عنوان مثال اگر ساختمان یک فر پیتزا را بدانیم، می توانیم در رابطه با آن یک شغل را برای خودمان دست و پا کنیم و یا اگر بدانیم یک یخچال چگونه کار می کند، می توانیم بر روی آن سرمایه گذاری کنیم. از این رو برای به دست آوردن این اطلاعات می توانید بر روی فر پیتزا بازار طلایی کلیک کنید.

شناختن هنرها بیشتر از آن چیزی که تصور می کنید لذت دارد. هنرهای مختلفی در این دنیا وجود دارند که از آن ها می توان به موسیقی اشاره کرد. به همین علت قصد داریم تا در ادامه این مطلب شما را با این هنر آشنا کنیم. همراه ما باشید.

با موسیقی بیشتر آشنا شوید

تصورات اولیه هند و چین
از روایت های تاریخی مشخص است که قدرت جابجایی مردم همیشه به موسیقی نسبت داده شده است. امکانات خلسه آن در همه فرهنگها به رسمیت شناخته شده است و معمولاً تحت شرایط خاص ، گاهی اوقات سختگیرانه ، در عمل پذیرفته می شود. در هند ، موسیقی از همان اوایل خدمت به دین قرار گرفته است. سرودهای ودایی در ابتدای ضبط ایستاده اند. همانطور که این هنر طی قرنهای متمادی به موسیقی پیچیده و عمیق آهنگین و موزون تبدیل شد ، نظم متن مذهبی یا راهنمای یک داستان ساختار را تعیین کرد. در قرن بیست و یکم ، راوی همچنان در اجرای بسیاری از موسیقی های سنتی هند نقش مهمی دارد و فضیلت یک خواننده ماهر با سازهای موسیقی رقباست. مفهوم اصطلاح آوازی یا ابزاری به معنای غربی بسیار کم است. بعد عمودی ساختار آکورد - یعنی جلوه هایی که به طور همزمان توسط زنگ ها ایجاد می شود - بخشی از موسیقی کلاسیک آسیای جنوبی نیست. تقسیمات یک اکتاو (فواصل) بیشتر از موسیقی غربی است و پیچیدگی آهنگی موسیقی بسیار فراتر از موسیقی غربی است. علاوه بر این ، عنصری از بداهه پردازی حفظ می شود که برای موفقیت یک اجرا حیاتی است. تقلید خودجوش بین یک ساز و راوی ، در برابر ظرافت های ریتمیک اصرار آمیز طبل ها ، می تواند منبعی برای بزرگترین هیجان باشد ، که در بیشتر موارد به دلیل پایبندی صادقانه به قوانین سختگیرانه حاکم بر اجرای راگاس است - الگوهای ملودی باستان موسیقی هند.

موسیقی چینی ، مانند موسیقی هند ، به طور سنتی الحاقی برای مراسم یا روایت بوده است. کنفوسیوس (551-479 قبل از میلاد) در خدمت به یک جهان اخلاقی منظم ، مکان مهمی را به موسیقی اختصاص داد. وی موسیقی و دولت را منعکس کننده یکدیگر می دانست و معتقد بود که فقط مرد برتر که می تواند موسیقی را درک کند ، برای اداره مجهز است. او فکر کرد ، موسیقی از طریق شش عاطفه ای که می تواند به تصویر بکشد ، شخصیت را آشکار می کند: غم ، رضایت ، شادی ، عصبانیت ، تقوا ، عشق. به گفته کنفوسیوس ، موسیقی عالی با جهان هماهنگ است و از طریق آن هماهنگی ، نظم را به جهان فیزیکی باز می گرداند. موسیقی به عنوان آینه واقعی شخصیت ، تظاهر یا فریب را غیرممکن می کند.

ایده های یونان باستان
اگرچه موسیقی در زندگی یونان باستان دارای اهمیت بود ، اما اکنون مشخص نیست که آن موسیقی در حقیقت چگونه صدا می کند. فقط چند قطعه یادداشت شده باقی مانده است و هیچ کلیدی برای بازیابی حتی این موارد وجود ندارد. یونانی ها به حدس و گمان نظری در مورد موسیقی داده شدند. آنها دارای یک سیستم نت گذاری بودند ، و "موسیقی را تمرین می کردند" ، همانطور که سقراط ، در یک چشم انداز ، سفارش شده بود. اما اصطلاح یونانی که کلمه موسیقی از آن گرفته شده اصطلاحی عام بوده و به هر هنر یا علمی که تحت نظر موزه ها اعمال می شود ، اطلاق می شود. بنابراین موسیقی ، متفاوت از ژیمناستیک ، همه گیر بود. (با این وجود گمانه زنی ها به وضوح به سمت معنای محدودتری بود که ما با آن آشنا هستیم.) موسیقی در واقع فیلسوف فیثاغورس (حدود 550 قبل از میلاد) ، که اولین شماره شناس موسیقی بود و که پایه های آتیک. در آتیک ، یونانی ها مکاتبه ای را که بین یک نت و طول یک رشته وجود دارد ، کشف کردند. اما آنها به محاسبه گام بر اساس ارتعاشات پیشرفت نکردند ، اگرچه سعی در اتصال صداها با حرکات اساسی بود.
رقصنده هایی با لباس سنتی در یک جشن عید پاک در هراکلیون در جزیره کرت ، یونان. نوازندگان در حال نواختن سازهای موسیقی یونان هستند ، از جمله آواز کرتی (سمت چپ) و یک بوزوکی.
افلاطون (428-348 / 347 پ.م.) ، مانند کنفوسیوس ، به موسیقی به عنوان یک بخش اخلاق نگاه می کرد. و او مانند کنفوسیوس به دلیل تأثیرات احتمالی آنها بر مردم ، مایل بود که استفاده از حالتهای خاص (به عنوان مثال ، ترتیب یادداشت ها ، مانند مقیاس ها) را تنظیم کند. افلاطون یک رشته سختگیر موسیقی بود. او مکاتباتی را بین شخصیت یک شخص و موسیقی که نماینده او بود دید. سادگی مستقیم بهترین بود. در قوانین ، افلاطون اعلام کرد که از پیچیدگی های ریتمیک و آهنگین خودداری شود زیرا منجر به افسردگی و بی نظمی می شود. موسیقی هماهنگی الهی را انعکاس می دهد؛ ریتم و ملودی از حرکات اجرام آسمانی تقلید می کنند ، بنابراین موسیقی حوزه ها را ترسیم می کنند و نظم اخلاقی جهان را منعکس می کنند. موسیقی زمینی اما مشکوک است. افلاطون به قدرت احساسی خود بی اعتماد بود. بنابراین موسیقی باید از نوع درستی باشد. ویژگیهای حسی حالتهای خاص خطرناک است و باید سانسور شدیدی اعمال شود. موسیقی و ژیمناستیک در تعادل صحیح ، برنامه درسی مطلوبی را در آموزش تشکیل می دهد. افلاطون برای موسیقی در اشکال تأیید شده از نظر اخلاقی ارزش قائل بود. نگرانی او عمدتاً مربوط به تأثیرات موسیقی بود و بنابراین آن را به عنوان یک پدیده روانشناختی جامعه قلمداد می کرد.


هر فردی می تواند استعدادهای مختلفی داشته باشد و یا در زمینه های کاری مختلف به کار کردن مشغول باشد. یکی از کارهایی که امروزه بسیار مورد توجه بوده و توانسته بخش بزرگی از نیازهای افراد را برآورده نماید، شرکت های اسباب کشی هستند. شما نیز می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک مربوطه کلیک کنید.

از دیگر هنرها می توان به موسیقی اشاره کرد. موسیقی می تواند تاثیر بسیار مثبتی را بر روی روحیه افراد بگذارد. به همین علت قصد داریم تا در ادامه این مطلب شما را با این هنر به صورت کامل آشنا سازیم. تا انتها همراه ما باشید.

هنر موسیقی چیست؟

موسیقی ، هنری که به ترکیب صداهای آوازی یا ساز برای زیبایی فرم یا بیان احساسی مربوط می شود ، معمولاً مطابق با استانداردهای فرهنگی ریتم ، ملودی و در اکثر موسیقی غربی ، هارمونی است. هر دو آهنگ عامیانه ساده و آهنگسازی الکترونیکی پیچیده به یک فعالیت ، موسیقی تعلق دارند. هر دو مهندسی انسانی دارند. هر دو مفهومی و شنیداری هستند و این عوامل در موسیقی از همه سبک ها و در تمام دوره های تاریخ ، در سراسر جهان وجود داشته است.
موسیقی هنری است که با یک لباس شخصی دیگر در همه جامعه بشری نفوذ می کند. موسیقی مدرن از سبک های گیج کننده ای شنیده می شود ، بسیاری از آنها معاصر ، و برخی دیگر در دوره های گذشته ساخته شده اند. موسیقی یک هنر پروتئینی است. این به راحتی به اتحاد با کلمات وصل می شود ، مانند آهنگ ، و حرکت فیزیکی ، مانند رقص. در طول تاریخ ، موسیقی یک لوازم جانبی مهم برای آیین و نمایش بوده است و به او توانایی انعکاس و تأثیرگذاری بر احساسات انسانی را داده اند. فرهنگ عامه به طور مداوم از این امکانات بهره گرفته است ، امروزه بارزترین آن را رادیو ، فیلم ، تلویزیون ، تئاتر موسیقی و اینترنت می بینیم. مفاهیم استفاده از موسیقی در روان درمانی ، سالمندان و تبلیغات گواهی بر قدرت آن برای تأثیر بر رفتار انسان است. انتشارات و ضبط ها به طور م musicثر موسیقی را در شاخص ترین و همچنین بی اهمیت ترین جلوه های آن بین المللی کرده اند. فراتر از همه اینها ، آموزش موسیقی در مدارس ابتدایی و متوسطه اکنون تقریباً مورد استقبال جهانی قرار گرفته است.

اما رواج موسیقی چیز جدیدی نیست و اهمیت انسانی آن غالباً تصدیق شده است. آنچه کنجکاو به نظر می رسد این است که ، علی رغم جهانی بودن این هنر ، تا زمان های اخیر کسی درباره ضرورت آن بحث نکرده است. فیلسوف یونان باستان ، دموکریتوس صریحاً هرگونه نیاز اساسی به موسیقی را انکار کرد: "زیرا ضرورتی نبود که آن را جدا کند ، اما از زائدات موجود ناشی می شود." این دیدگاه که موسیقی و هنرهای دیگر فضل محض هستند هنوز گسترده است ، اگرچه رشد درک روانشناختی از بازی و سایر فعالیتهای نمادین باعث تضعیف این باور سرسختانه شده است.
برداشت های تاریخی
موسیقی همه جا شنیده می شود. اما موسیقی چیست؟ مفسران از "رابطه موسیقی با حواس و خرد انسانی" صحبت کرده اند ، بنابراین جهانی از گفتمان بشر را به عنوان زمینه لازم برای هنر تأیید می کنند. تعریف موسیقی به خودی خود بیشتر طول خواهد کشید. همانطور که ارسطو گفت ، "تعیین ماهیت موسیقی یا اینکه چرا کسی باید از آن آگاهی داشته باشد آسان نیست."
در اوایل قرن بیستم ، به عنوان یک امر عادی در نظر گرفته می شد که یک لحن موسیقی با منظم بودن ارتعاشات آن مشخص می شود. این یکنواختی به آن صدای ثابت داده و صداهای آن را از "سر و صدا" متمایز می کند. گرچه ممکن است این دیدگاه توسط موسیقی سنتی پشتیبانی شود ، اما در نیمه دوم قرن 20 این یک معیار قابل قبول شناخته شد. در حقیقت ، "سر و صدا" خود و سکوت به عناصری در ترکیب تبدیل شدند و اصوات تصادفی (بدون آگاهی قبلی از اینکه چه چیزی خواهند بود) توسط آهنگسازانی مانند جان کیج آمریکایی و دیگران در آثاری با ویژگی های آزمایشی (تصادفی) یا بداهه مورد استفاده قرار گرفتند. . علاوه بر این ، تن تنها یک جز component در موسیقی است ، سایر قطعات دارای ریتم ، تنبور (رنگ تن) و بافت هستند. ماشین آلات الکترونیکی برخی از آهنگسازان را قادر ساختند تا آثاری خلق کنند که در آنها نقش سنتی مفسر از بین رفته و مستقیماً روی نوار یا در یک پرونده دیجیتالی صداهایی را ضبط کند که قبلاً توانایی تولید بشر را نداشتند ، اگر تصور نکنید.


آخرین جستجو ها